دویدن

دویدن

برای رسیدن، باید بالا رفت... برای بالا رفتن، باید پرواز کرد...
و برای پرواز کردن، باید دَوید!

غبطه خورد!

سه شنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۶، ۱۲:۰۷ ب.ظ

بسم الله


چند وقتی بود می دید توی تبلیغات یک کانال تلگرامیِ شیرینی پزی، پشت ویترین مغازه های کنارِ مترو و حتی توی بساط آن دستفروشِ کنارِ بازارچه یک خبرهایی شده! از قلب های قرمز و خرسک های درشت و ریز تا کارت های دوستت دارم در انواع رنگ برای هر جور سلیقه! انگار تازه دوزاری اش افتاده بود که بزرگواران دارند دل هایشان را برای ایامِ با سعادتِ ولنتاین آماده می کنند! از تاریخش هم خبر نداشت. از یک جستجو در چند سایت فانتزی این را هم به دست آورد. همینقدر پرت! بعد یادش آمد حالا اگر کیکِ قلب دار و کادوی خرس دار خریدی، دل دار کجاست اصلاً! فلذا بی خیال شد!


پ.ن1: یک بنده خدایی می گفت ورودیِ شما خوب با هم جفت شده اند ها! (نقل به مضمون!). بی راه نمی گفت. حتی تر، نگارنده وقتی همان جفت های مذکور را می بیند که در معیتِ هم از کتابخانه و کافی شاپ و الخ برای چشیدن طعم زندگی استفاده می کنند، دو غبطه می خورد! اوّلی از بابِ جرئتی که سبب ابراز محبّتِ فی ما بین شده. و دومی از بابِ موحّد بودن در وادی عشق!


پ.ن2: یک وقت هست در وادی عشق مشرک می شوی! دمِ ولنتاین هم کادوهایت چندتا می شود! یک وقت هایی هم هست در وادی عشق کافر می شوی! حالت را، احساست را از خودت و خودش می پوشانی! 


پ.ن3: داشتم به این فکر می کردم، یادم آمد در وادی کفر، وقتی حقیقت واحد را پوشاندی، می افتی به دامِ تکثّر! درگیر محبوب های خیالی می شوی و القصه اینجا هم دمِ ولنتاین، کادوهایت چندتا می شود! 


پ.ن 4: برای موحّد بودن باید توفیق داشت! باید نور خورد. نور خواست و نور جست. شاید باید زیاد حرم رفت! 


پ.ن 5: برداشت آزاد!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۱/۱۷
میرزا محمّد مُهاجِر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">