دویدن

دویدن

برای رسیدن، باید بالا رفت... برای بالا رفتن، باید پرواز کرد...
و برای پرواز کردن، باید دَوید!

باورم/ت نمی شود...

جمعه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۷:۵۳ ب.ظ

بسم الله


تلگرام که قطع شد، کانال که تعطیل شد، انگار نوشته ها می جوشیدند و می ریختند توی کاسه ی سرم. حالا، غروبِ جمعه، پس از کلی باران و هوایی که بویِ درخت می دهد، همه چیز روی دلم تلنبار شده. گاهی وقت ها باورم نمی شود این منم. در پسِ جدی بودن های توی دانشگاه و دویدن پیِ کارهای همایش هفته ی بعد، در وانفسای امتحانات و سختی درس ها، این جور دل نازک می شوم و دلم از دوری ات تنگ می شود. باورم نمی شود هنوز هم از تو فاصله دارم. صبر برایم شده هست هم معنی همان گیاهِ تلخی که هر روز توی گلویم بغض می شود. از من گذشته است و تو هم باورت نمی شود. باورت نمی شود هیچ چیزی نبودنت را پر نمی کند. صدای اذان از گوشی، هوای اتاق را آکنده. غروبِ جمعه دل گیر تر از این می شود مگر؟ که درد دلت را به خدا هم نمی توانی بگویی...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۲/۲۱
میرزا محمّد مُهاجِر

نظرات  (۲)

۲۱ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۰:۰۳ علی اسفندیاری
چه جمعه ایه این جمعه 
من بعد ماجرای امروز هنگ کردم و تو بلاگ از هنگیاتم نوشتم 
شما هم که درد فراق داری 
ولی به نظر من غروب جمعه با همه دلگیریش به صبح شنبه می چربه 
بهرحال دوست وب نویس من امیدوارم به زودی همه اینا تموم بشه و اتفاقی بیفته که شیرینی شو بدی 
پاسخ:
بستگی به شنبه ش داره. خوبی شنبه به شلوغ بودنشه. مثل جمعه، تنهایی داخلش موج نمیزنه.
بله. دیدم. حالا وقت گذاشتین برای بنده خدا؟!!

ان شاء الله
:)
سلام؛هرارگاه به کانال تلگرامی دویدن می‌امدم و متنها رو می‌خوندم دیدم چند وقتی بدون پست مونده،امدم اینجا متنهاتونو بخونم 
اینجا هم که پستی به جز پستهای کانال نبود جز‌ همین پست.


پاسخ:
شاید نفس میرزا یاری نمی کند آن طور بی مکث دویدن را. شاید هم از اثرِ شدتِ دویدن، توانی برای نوشتن نمانده. بر خودش هم پوشیده است.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">