دویدن

دویدن

برای رسیدن، باید بالا رفت... برای بالا رفتن، باید پرواز کرد...
و برای پرواز کردن، باید دَوید!

۱ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۷ ثبت شده است

بسم الله


تلگرام که قطع شد، کانال که تعطیل شد، انگار نوشته ها می جوشیدند و می ریختند توی کاسه ی سرم. حالا، غروبِ جمعه، پس از کلی باران و هوایی که بویِ درخت می دهد، همه چیز روی دلم تلنبار شده. گاهی وقت ها باورم نمی شود این منم. در پسِ جدی بودن های توی دانشگاه و دویدن پیِ کارهای همایش هفته ی بعد، در وانفسای امتحانات و سختی درس ها، این جور دل نازک می شوم و دلم از دوری ات تنگ می شود. باورم نمی شود هنوز هم از تو فاصله دارم. صبر برایم شده هست هم معنی همان گیاهِ تلخی که هر روز توی گلویم بغض می شود. از من گذشته است و تو هم باورت نمی شود. باورت نمی شود هیچ چیزی نبودنت را پر نمی کند. صدای اذان از گوشی، هوای اتاق را آکنده. غروبِ جمعه دل گیر تر از این می شود مگر؟ که درد دلت را به خدا هم نمی توانی بگویی...

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۹:۵۳
میرزا محمّد مُهاجِر