دویدن

دویدن

برای رسیدن، باید بالا رفت... برای بالا رفتن، باید پرواز کرد...
و برای پرواز کردن، باید دَوید!

سربندهای بی قرار - یکم

سه شنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۶، ۰۲:۲۲ ق.ظ

بسم الله


قرار ساعت ده بود و از اوّل قرار نبود. عهد شکسته بود و شکسته عهد را چه به قرار! قرار بود سفر، هجرت باشد و ترمیم شکستگی های روح. می گفت کجا می روید؟ گفتم راهیان نور. پرسید چرا آخر؟ با این همه مشغله و درگیری؟ و من با خودم فکر کردم چه خوب است آدم مهاجر باشد به سوی بیابان ها و رها باشد از مشغله ی شهر.

حالا، منِ بی قرار، مهاجرم. آمده ام سرِ قرار تا با تو قرار بگذارم برای سال های بعد. حالا، من مهاجرم. از خودم به تو. تا از من و خودم، جز تو، چیزی نماند.

شروع، ساعت ده بود، مسجد حضرت زهرا سلام الله علیها در پردیس علوم پزشکی. و ساعت حدود یک بود که از راه آهن مشهد سوار قطار شش تخته به مقصد اهواز شدیم. شب اوّل، پر بود از مباحثه های جذاب پیرامون مباحثِ ازدواج! تا صبح بیدار بودیم و سنت نماز اوّل وقت در قطارِ در حالِ حرکت، با یک چفیه ای که توی راهرو پهن می شد، به همت سجاد شروع شد. صبح روزِ بعد با صبحانه شروع شد و رسید به ناهار!

هنوز از حجم کتاب هایی که با خودم آورده ام، چیزی کم نشده: ادب الهی (جلسات درس اخلاق حاج آقا مجتبی تهرانی)، حماسه یاسین (سید محمد انجوی نژاد قبلاً چندبار خوانده ام و نگارش قشنگش دلِ آدم را می برد)، هنر شفاف اندیشیدن (رولف دوبلی)، انتظار، عامیانه، عالمانه، عارفانه (حجت الاسلام پناهیان)، یک دریا ستاره (خاطرات زهرا تعجب از دفاع مقدس)، سلام بر ابراهیم (خاطرات شهید ابراهیم هادی جلد اوّل). (بماند که به غیر از آخری، تا آخرِ سفر هم چیزی کم نشد!)

شماره ی کوپه هشت بود و شب، زیارت عاشورا داشتیم و سینه زنی. از ذکرِ مصیبتِ مداحِ باحالمان فهمیدیم که شبِ وفات مادر حضرتِ ماه بوده است و میهمان بوده ایم به جرعه ی زلالِ زیارت عاشورا.

صبح، حدود شش و نیم رسیدیم اهواز. صبحانه پنیر و چای خوردیم در پارکِ رو به روی راه آهن. هوا شرجی بود، گنجشک ها زیاد، قامتِ نخل ها بلند و درخت ها سرسبز. اوّل از همه نوبت هویزه بود.



سربندهای بی قرار، خاطرات راهیان نور دانشجویی، اسفند 95

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۱/۱۵
میرزا محمّد مُهاجِر

راهیان نور

سربندهای بی قرار

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">